2024 | عشق در دمای ۳۹ درجه | 39 Derecede Aşk

عشق در دمای ۳۹ درجه

:: 39 Derecede Aşk ::
#img_alt#
خب، خب، خب! رسیدیم به فیلم "عشق اول"، محصول سال 1939. اولش بگم که اسم اصلی فیلم "First Love" هست، ولی خب، عشق اول هم بد نیست، نه؟ انگار یه جور نوستالژی با خودش داره. داستان فیلم یه جورایی همون داستان سیندرلاست، ولی خب، ورژن دهه سیِ آمریکایی! یه دختر یتیم داریم به اسم کانستنس هاردینگ که بعد از تموم شدن مدرسه شبانه‌روزی، می‌ره پیش خاله و شوهرخاله‌اش تو نیویورک. حالا فکر کن، این خاله و شوهرخاله و دخترخاله‌اش، باربارا، چه آدمای دماغ‌بالایی بودن! اصلاً کانستنس رو تحویل نمی‌گیرن، انگار از دماغ فیل افتاده. ولی کانستنس ما دلش پاکه، زود با خدمتکارای خونه دوست میشه، چون اونا هم مثل خودش آدم حسابی‌تری هستن. بعد هم که پای عشق میاد وسط! کانستنس عاشق یه پسر خوش‌تیپ و پولدار میشه به اسم تد دریک، که اتفاقاً دوست‌پسر دخترخاله‌اش هم هست! باربارا هم که از حسادت داره منفجر میشه، هر کاری میکنه که کانستنس رو اذیت کنه و از چشم تد بندازه. یکی از کارایی که باربارا میکنه اینه که نمیذاره کانستنس به یه مهمونی خیلی مهم و مجللی بره که خانواده دریک برگزار کردن. ولی مگه میشه جلوی عشق رو گرفت؟ خدمتکارای با معرفت، دزدکی پول جمع میکنن و یه لباس خوشگل برای کانستنس میخرن. بعد هم یه لیموزین جور میکنن که کانستنس رو برسونه به مهمونی، ولی فقط تا نصف شب! دقیقاً مثل سیندرلا! تو مهمونی، کانستنس حسابی میدرخشه! همه از صداش و آواز خوندنش کیف میکنن، مخصوصاً خود تد! تد هم که انگار برق سه فاز بهش وصل شده، میفته دنبال کانستنس و کلی باهاش لاس میزنه. حتی یه بوسه هم رد و بدل میشه! اما درست سر ساعت دوازده شب، کانستنس یادش میفته که باید فرار کنه! تو فرار دستپاچه میشه و یه لنگه از کفش خوشگلش رو جا میذاره. حالا تدِ عاشق‌دل‌خسته میمونه و یه لنگه کفش! مثل شاهزاده قصه‌ها، دنبال صاحب کفش میگرده. آخرش هم که معلومه چی میشه دیگه! عشق پیروز میشه و کانستنس و تد بهم میرسن و دخترخاله حسود هم میمونه و حوضش! یه چیزی هم بگم راجع به خود فیلم. "عشق اول" سیاه و سفیده، ولی خیلی خوش‌ساخته. دیانا دوربین که نقش کانستنس رو بازی می‌کنه، یه صدای فوق‌العاده داره، تو فیلم چند تا آهنگ قشنگ هم میخونه که حسابی میچسبه. رابرت استاک هم که نقش تد رو بازی میکنه، اون موقع جوون و خوش‌تیپ بوده و خوب از پس نقشش بر اومده. یه نکته جالب هم اینه که انگار اول قرار بوده اسم فیلم "سیندرلا" باشه و حتی رنگی هم بسازنش! ولی یه سری مشکلات پیش میاد و آخرش میشه "عشق اول" و سیاه و سفید. حتی والت دیزنی هم انگار یه اعتراضی کرده بوده سر اسم سیندرلا! چه دعواهایی بوده اون موقع هم سر اسم فیلم! در کل، اگه دنبال یه فیلم قدیمی و رمانتیک و موزیکال میگردی که هم سرگرم‌کننده باشه و هم یه حس نوستالژی قشنگی داشته باشه، "عشق اول" انتخاب خوبیه. یه فیلم جمع و جور و خوش‌ریتم که واسه یه شب فیلم‌بازی حسابی حال میده. فقط حواست باشه لنگه کفشت رو جا نذاری تو مهمونی! 😉